اگر ترور به ظاهر دانشمندان هسته ای یک کشور می توانست جلوی دستیابی به سلاح های هسته ای را بگیرد آنموقع می توانستیم ادعا های رژیم را مبنی بر دست داشتن غرب و اسرائیل در اینگونه ترورها را که از سال 88 معمولا سالی یک تا دو بار صورت می گیرد را تا حدی جدی بگیریم اما ترورهای تاکنونی باعث نشده است که در روند دست یابی رژیم به انرژی هسته ای مانعی ایجاد کند.
رسانه های جمهوری اسلامی ايران امروز چهارشنبه خبر دادند که يکی از مسوولان تاسيسات هسته ای نطنز بر اثر انفجار بمبی مغناطيسی کشته شده است.
خبرگزاری های ايران هويت فرد کشته شده را «مصطفی احمدی روشن» اعلام کرده اند که در جريان آن «يک موتورسوار با متصل کردن يک بمب مغناطيسی به بدنه پژو ۴۰۵ که حامل سه سرنشين بوده، اين خودرو را منفجر کرد.»
خبرگزاری رويترز به نقل از شاهدان عينی گزارش داده است، دو نفر را ديده اند که سوار بر موتور بوده اند و بمبی را به خودرو حامل اين افراد چسباندند.
خبرگزاری جمهوری اسلامی، ايرنا، به نقل از يک منبع آگاه که نامش فاش نشده است، گفته است که «شيوه شهادت اين استاد دانشگاه همچون ساير ترورهای صورت گرفته توسط عوامل صهيونيستی از طريق چسباندن بمب مغناطيسی به وسيله نقليه بوده است.»
در طول تاریخ اسلام تبلیغ شهید پروری نقش بسزائی در حفظ حکومتهای اسلامی داشته و دارد. همانطور که بیش از 1400 سال است که از کشته شدن علی, حسن ,حسین و... سو استفاده می کنند و هنوز که هنوز است بعد از 23 سال از پایان جنگ همچنان تابوت های خالی را با مشتی استخوان جابجا می کنند و بحران مشروعیت رژیم شدیدا نیاز به خون و اسکلت شهدایش دارد تا آنجا که حتی اگر مرده هر کدام از سران رژیم بیشتر از زنده آنها برای سایر باندهای مافیایی حکومت ایجاد مشروعیت کند و باعث تداوم بقای رژیم شود قطعا سایر تصمیم گیران حاکمیت از کشتن مسافران قطار نظام و پرت کردن آنها به بیرون از قطار رژیم دریغ نخواهند کرد و بعید نیست که چنین ترور هایی نیز در راستای همین سیاست بوده باشد .
تاسیسات هسته ای رژیم با ترور 1 یا 2 نفر در سال از کار نخواهد افتاد و قطعا با چنین منظوری نمی تواند ترورها صورت گرفته باشد چراکه در پروژه های اتمی نیز کارشناسان و مستشاران غیر ایرانی مانند روس ها مستقیم و غیر مستقیم نقش اصلی را بازی می کنند و از طرفی دیگر در هر کدام از تاسیسات انرژی اتمی صدها متخصص مشغول بکار هستند و علاوه بر آن چگونه ممکن است انرژی اتمی را رژیم حق مسلم خود بداند و مهمترین پروژه رژیم باشد ولی در عین حال رژیمی که در رابطه با هر مسئله امنیتی و نظامی میلیاردها دلار اختصاص می دهد و در زمینه نظامی و امنیتی سرمایه گذاری هنگفتی کرده است قادر نباشد از جان و امنیت دانشمندان هسته ای خودش حفاظت کند ? شاید جان این به ظاهر دانشمندان برای رژیم اهمیتی ندارد چراکه نقش اساسی و مهمی در پروژه هسته ای رژیم ندارند ? از آنجائی که برای رژیم قدرتمند بودن در عرصه نظامی حیاتی است و هر یک موشکی را که در مانورها هوا می کند و به آن کلی افتخار می کند و نشانه اقتدار نظام می داند بنابراین دستیابی به بمب اتمی برای رژیم بسیار با اهمیت است پس چگونه است که جان متخصصان نیروگاه های هسته ای برای رژیم اهمیتی ندارد?
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر