۱۳۹۰ بهمن ۱۱, سه‌شنبه

گزارش تصویری از مراسم و تظاهرات پناهنده گان شهر وورتسبورگ آلمان

14 عکس از مراسم و تظاهرات پناهنده گان شهر وورتسبورگ آلمان در رابطه با خودکشی محمد رهسپار که به خاطر شرایط غیر انسانی این کمپ و قوانین ضد حقوق بشری ایالت بایرن خود را در اتاقش حلق آویز کرد و جان سپرد.
فیلم وضعیت پناهنده ها در وورتسبورگ آلمان....جایی که محمد رهسپار خودش را حلق اویز کرد.

۱۳۹۰ بهمن ۹, یکشنبه

خودکشی یک پناهنده در وورتسبورگ آلمان



خبری تکانده...
شب گذشته در کمپ پناهندگی در شهر وورتسبورگ آلمان یک جوان ایرانی سی ساله به نام محمد رهسپار که از مامورین نیروی انتظامی در ایران بوده است و به خاطر مخالفت با دولت جمهوری اسلامی مجبور شده بود ایران را ترک کند و در آلمان تقاضای اقامت داده بود بر اثر فشارهای دولت ...... آلمان و مخصوصا ایالت ... بایرن خودش را به دار آویخت و خود کشی کرد.لطفا این خبر را انعکاس بدهید تا خون محمد پایمال نشود و همه از جنایات دولت .... و جمهوری اسلامی مطلع بشوند...
منبع خبرفیس بوک 
بر اساس خبرهای رسیده محمد رهسپار 7 ماه پیش تقاضای پناهندگی داده بود و متاسفانه دیشب بوسیله ملافه خودش را دار زده است .
 
خبرهای مرتبط از سایت های گوناگون:

«یک پناه جو ایرانی خود را حلق آویز کرد» 

 


خودکشی پناهجوی ایرانی و مسئولیت ایرانیان مقیم خارج از کشور 

 

تویی که بعد از دریافت پناهندگی نوروز را در ایران در حال تعریف خاطراتِ "خارج" بودی، تو مسول مرگ محمد رهسپار هستی

بررسی محتوای وبلاگها از نگاهی دیگر


چند سالی است که ما با رسانه ای همه گیر و متنوع مواجه شده ایم به نام وبلاگ که هر فردی قادر است حتی اندیشه ,ادبیات و اصطلاحات فردی, خواستها و آمال های فردی  خاص و ویژه خود را نیز به رشته تحریر در آورد .


وبلاگها ما را با پدیده های عجیب و غریبی در عرصه فرهنگ ,سیاست,اندیشه, هنر, مسائل اجتماعی ,شیوه های مبارزه ,ادبیات, تاریخ و.... مواجه ساخته است و صرفا نمی توان آنها را در دسته های عمومی و معمول دسته بندی کرد مانند : سیاست, هنر, تاریخ ,طنز, طنز سیاسی ,نقد, نقد مذهبی, تحلیل سیاسی, محیط زیست و....


وبلاگهائی که خالق ادبیات خاص فردی و شغلی وبلاگ نویس هستند یا بروزدهنده نیازهای سرکوب شده یا تمایلات فردی , احساسی یا روانی وبلاگ نویس هستند مانند زمانی که در خشم بسر می برند و یا بکرات از فحش در نوشته های خود استفاده می کنند و انگ ,اتهام , تهمت ,افترا و....بخشی از فرهنگ نوشتاری آنها را در برمی گیرد.

حتی افرادی که دچار بیماری های روحی و روانی هستند و در عین حال وب نویس هستند ما را با نوشته یا وبلاگ جدیدی به لحاظ محتوائی مواجه می کنند که دسته بندی و عناوین جدیدی برای هم خوانی وتعریف محتوای وبلاگ باید بکار برد.

وبلاگ نویسانی که به هر دلیل به کرات به دیگران فحاشی می کنند یا به عالم و آدم بدبین هستند یا مرتب کلمات سکسی و جنسیتی در نوشته های خود استفاده می کنند و گفتار و رفتاری سکسیستی دارند و......که در واقع ما را با محتواهای جدیدی روبرو می کنند. اگر وبلاگ نویس مرتب در نوشته های خود به دیگران فحاشی کند و از ادبیات لمپنی استفاده کند بنابراین می توان وبلاگ را "فحش نامه" یا "لمپن نامه" نامید و اگر این فحش ها در عرصه سیاست باشد می توان آن را همچنین "وبلاگ سیاسی - فحاشی" یا "وبلاگ سیاسی - لمپنی " نامید که با محتوای آن همخوانی داشته باشد و اگر وبلاگ سراسر انگ, اتهام ,تهمت, افترا به مخالفین باشد می توان آن را "انگ نامه ", "اتهام نامه"," تهمت نامه"," افترانامه" نامید.

اگر فرد نویسنده وبلاگ دچار بیماری یا بیماریهای روحی و روانی باشد طبیعتا بیماری فرد در نوشته اش نیز خود را نشان می دهد و اندیشه اش را نیز تحت تاثیر قرار می دهد و بنابراین ما را با نوشته هایی عجیب و غریب  روبرو می کند. به عنوان مثال وبلاگ نویسانی که همه را دشمن می پندارند و با کینه و غضب و نفرت با همه برخورد می کنند و مرتب با همه در حال دشمنی هستند یا به همه بدبین هستند یا دچار توهم هستند یا
فرد بیمارقادر نیست‌ تخیلات‌ خود را از واقعیت‌ افتراق‌ دهد و بنابراین‌ رفتاری‌ غیرمنطقی‌ و غیرعادی‌ دارد و مسائلی را به دیگران نسبت می دهد که هرگز رخ نداده است و طبیعتا تخیل خود را به عنوان واقعییاتی که اتفاق افتاده است را در نوشته های خود می آورد یا تصور می کند که همه بد و اهریمن هستند و خودشان بهترین انسان روی زمین یا اینکه تلاش می کنند که در دیگران نسبت به خود ایجاد ترهم و دلسوزی کنند و مرتب در هر مسئله ای آگاهانه پای کودکشان را به وسط می کشند یا اگر زن باشند از زنانگی ویا مرد باشند بر بیماربودن یا مورد جفا و ظلم واقع شدن همیشگی خود تاکید می ورزند و همیشه همه را در حال توطئه بر علیه خود می بینند و یا اگر افسردگی شدید داشته باشند نوشته ها ناامیدانه خواهد بود و یا هیچگاه امید و چشم اندازی در تغییر اوضاع نمی بینند و..... 
در واقع نوشته بطور مستقیم از حالت روحی و روانی نویسنده یا چگونگی شخصیت و کاراکتر آن می تواند نشات بگیرد و بطور مستقیم بر محتوای وبلاگ تاثیر بگذارد.

زمانی که نویسنده همه چیز را در زندگی سیاه می بیند اگر مطلب سیاسی می نویسد باعث می شود که اوضاع سیاسی را همیشه سیاه و تیره و تار ببیند .

اگر نویسنده بدبین باشد این بدبینی در نوشته هایش نیز خود را نشان می دهد و نسبت به آینده سیاسی یا اجتماعی بدبین باشد یا نویسنده ای که به همه موضوعات سیاسی و اجتماعی با شک و شبهه نگاه می کند و همه مسائل را توطئه آمیز می بیند.

البته بعضی از وبلاگ نویسان نیز عمدا با بکار بردن کلمات سکسی بدنبال ازدیاد خوانندگان وبلاگ هستند و یا برخی عقده های فروخفته جنسی خود را ارضا می کنند یا اینکه از بچگی با این ادبیات به هر دلیل سر کار داشته اند و با آن بزرگ شده اند و برایشان کاملا طبیعی است و اصلا برای آنها عجیب نیست.

 

۱۳۹۰ بهمن ۴, سه‌شنبه

ضرورت تعریف روابط و مفاهیم عملکرد ما در دنیای مجازی

ضرورت تعریف روابط و مفاهیم عملکرد ما در دنیای مجازی و تشابه سازی آن با دنیای واقعی در روابط اجتماعی

مقدمه : از آنجائی که دنیای مجازی نیز مانند دنیای واقعی بخشی از زندگی سیاسی, اجتماعی و... انسانها را دربر گرفته است بنابراین برای خاتمه دادن به بعضی از سردرگمی ها
برای خودمان و دیگران  در رابطه با چگونگی توضیح رفتاری ما و ضرورت تعریف روابط و مفاهیم عملکرد ما در دنیای مجازی و تشابه سازی آن با دنیای واقعی  شاید لازم باشد که با همفکری و تبادل نظر یکدیگر این دنیای جدید را توضیح دهیم و بتوانیم آنرا تا حدی تعریف کنیم.علت سردرگمی ما در چگونگی  تعریف عملکرد مان در دنیای مجازی آن است که بیشتر از آنکه دارای مفهومی سیاسی باشد مفهومی اجتماعی است یعنی برای توضیح آن وتشابه آن با چگونگی عملکرد ما عمدتا در حوضه روابط اجتماعی قابل تعریف است نه صرفا در حوضه سیاست یعنی در مباحث سیاسی که در دنیای مجازی مطرح می کنیم انگیزه سیاسی وجود دارد و بخشی از رفتارهای ما نیز می تواند با انگیزه سیاسی باشد اما در پاره ای از موارد به هیچ عنوان نمی توان تشابه سازی کرد و آنها را معادل یکدیگر ارزیابی کرد .
به عنوان مثال , اعدام
وقتل و عام  در دنیای واقعی متاسفانه وجود دارد ولی چیزی به نام اعدام اینترنتی یا قتل و عام مجازی وجود ندارد.اعدام یعنی حذف فیزیکی و کامل فرد برای ادامه زندگی اوست و در اعدام همه حقوق فرد با اعدامش از او ستانده می شود در حالی که چنین موردی در دنیای مجازی اساسا وجود ندارد.


امروز در فریند فید دوستی با تیتر"
اعترافات یک دیکتاتور" نوشته بود: 


"در این 11 ماهی که عضو فرندفید بودم هیچ گاه کسی رو بلاک نکردم و این جز خط قرمز های من بود و دلیلم هم این بود که استانه تحملم را بالاتر ببرم .تا این چند وقت که ایدی های یدکی زیاد شد .سنت شکنی کردم و همه رو بلاک کردم .بعد از اون دیدم ایدی هایی هم هستند که فیک نیستند اما فحاشن .اون ها رو هم بلاک کردم .نوبت به ارزشی ها رسید .دیدم حوصلشون رو ندارم .نتیجه این شد که بلاک شدند . دیروز هم چند تا ایدی که نه ارزشی بودند و نه فحاش و تنها مشکلشون این بود که فید هاشون رو دوست نداشتم رو بلاک کردم . در اخر هم کسانی موندند که یا از دوستان بودند یا می شد باهاشون کنار اومد.

  
امروز که داشتم فکر می کردم دیدم چه قدر شبیه دیکتاتور ها شدم .از بدترین آدم ها شروع کردم تا رسیدم به بیگناه تر ین افراد .حلقه دور خودم رو هر بار کوجک و کوچکتر کردم .امروز فهمیدم برای دیکتاتور شدن نیازی نیست که عمامه داشته باشی یا تاج سلطنت بر سرت باشه . سرهنگ باشی یا اقا زاده .برای دیکتاتور شدن تنها یک جرقه لازمه . هیچ کس دیکتاتور دنیا نمی یاد اما همه می تونند یک دیکتاتور باشند امروز فهمیدم چه قدر مرز بین ازادی خواهی و دیکتاتوری باریکه .برای من جرقه ، از بلاک کردن جعلیون شروع شد با قتل و عام مجازی شدت گرفت و به بهانه نادیده گرفتن کسانی که از لحاظ تفکری با انها مشکل داشتم این مرز را شکستم . امروز به جز کسانی که فحاشی می کردند یا یدکی بودند همه رو از بلاک در آوردم . برای من راه برگشت بود اما اگر این رویه در دنیای واقعی اتفاق می افتاد برگشتی هم در کار بود ؟ "



بحث بسیار خوبی است و من مدتها است که می خواستم در این مورد مطلب کوتاهی بنویسم چراکه بسیاری از افراد از جمله خود من تعریف درستی از چگونگی رفتار انسانها در دنیای مجازی ارائه نمی دهند و این سر درگمی برای همه از جمله خود من نیزوجود دارد.

این بحث را باید از جای دیگری شروع کرد.دنیای مجازی دنیای جدیدی است که ما با آن روبرویم.در این عرصه نیز می توان با دنیای واقعی آن را مقایسه کرد اما گاهی با مقایسه اشتباه باعث می شود که انتظار ما از خودمان یا دیگران افزایش پیدا کند و باعث سوتفاهم یا حتی سرخوردگی ما یا دیگران گردد و یا از خودمان یا دیگران طلبکار شویم و به قول معروف احساس گناه یا وجدان درد بگیریم .

ما باید بتوانیم این دنیا را تعریف کنیم و در شبیهه سازی هر موردی را سر جای خودش بررسی کنیم .تلاش کنیم دنیای مجازی را با دید مثبت نیز ارزیابی کنیم و همه رفتار ما صرفا با دیکتاتور بودن با اعدام یا زندان قابل مقایسه نیست.

مثلا اگر در "فریند فید" کسی ما را بلاک کرد حق طبیعی او است و حق کسی رو ضایع نمیکند که دیکتاتور خطابش کنیم.حق بلاک کردن را برای خود و دیگران بهتر است که برسمیت بشناسیم و از آن هیچ کس نباید ناراحت شود به عنوان مثال هر کس در فریند فید من را بلاک کند ناراحت نمی شوم.

در دنیای واقعی نیز همه روابط اجتماعی ما بر اساس کنش یا منش دیکتاتورها قابل تعریف نیست و اساسا به آن ارتباطی ندارد. 

در دنیای واقعی نیز ما با همه انسانهای پیرامونی خود روابط اجتماعی یکسانی نداریم و نمی توانیم با همه هم رابطه ایجاد کنیم .به عنوان مثال همه همسایه های ما یا همه همکاران ما با ما رفت و آمد خانوادگی ندارند و در خانه ما به روی همه باز نیست .در دنیای واقعی انسانهایی که با هم دوست هستند اعصاب یکدیگر را خراب نمی کنند و هر کسی با دیگری وارد گفتگو می شود که از این گفتگو یا لذت ببرد یا چیزی یاد بگیرد یا تبادل تجربه و اطلاعات کند و یا مشکلی را حل کند.

کسانی هستند که در دنیای واقعی یا دنیای مجازی مانند پالتک ,فیس بوک ,وبلاگ ,فریند فید,تویتر ,گوگل پلاس و......که به دیگران فحاشی  می کنند و انگ,اتهام,تهمت, افترا می زنند بدون آنکه سند یا مدرکی داشته باشند و یا اجازه دهند که فرد از خودش دفاع کند او را غیابا در دادگاه خود محاکمه می کنند چراکه می دانند معمولا  برای آنها هزینه و ضرری به دنبال ندارد . به عنوان مثال افرادی در وبلاگ یا صفحات اینترنتی خود به دیگرافراد حقیقی و حقوقی اتهاماتی می زنند بدون آنکه پاسخگو اتهامات خود باشند ولی در دنیای واقعی همان افراد چنین نمی کنند چراکه می دانند نمی توانند اتهامات بی اساس خود را ثابت کنند و دچار مشکل قانونی خواهند شد.

طبیعتا در دنیای واقعی کسی اگر چنین کند یعنی
فحاشی کند یا انگ,اتهام,تهمت, افترا بزند باید پاسخگوی گفتارش باشد و حتی می توان از فرد شکایت کرد و او را به دادگاه کشاند
در دنیای واقعی هر کسی نمی تواند با ما رفت و آمد کند و مزاحم ما شود اما در دنیای مجازی اگر در منزل دنیای مجازی بروی همه باز باشد طبیعتا همانطور که در جامعه همه گونه افرادی وجود دارد در دنیای مجازی نیز وجود دارد تازه در دنیای مجازی بدتر است چراکه با مشخص نشدن هویت فرد بعضی چهره واقعی خود را نشان می دهند و اگر مجبورند یک سری اصول و روابط اجتماعی را رعایت کنند اما چنین اجباری در دنیای مجازی کمتر است یا اینکه اساسا بعضی از انسانها دو چهره هستند و اگر در دنیای واقعی مجبورند که چهره واقعی خود را پنهان کنند اما در دنیای مجازی چهره واقعی خود را نشان می دهند.در دنیای مجازی به عنوان مثال فیس بوک و صفحه شخصی ما در آن مانند خانه ما است که همسایگانی دارد.در دنیای واقعی ما مجازیم که همسایگان خود را انتخاب کنیم و با رضایت ساکنین 2 خانه رابطه و رفت و آمد ایجاد می شود و هر گاه اشکالی در این رابطه به وجود بیاید می توان به این رابطه دوستی خاتمه دهیم یا طرف مقابل حق دارد چنین تصمیمی بگیرد یا اصلا هر دو به این نتیجه می رسند و در خانه را بروی هم باز نمی کنند و یا دیگر به خانه یکدیگر نمی روند. در صفحه فیس بوک خودمان نیز باید رفتار و کنش دموکراتیک داشته باشیم و آن را مانند خانه هر فردی بدانیم که همسایگانی دارد و این حق را برای خودمان و دیگران قائل شویم که کسانی که به عنوان دوست در لیست دوستان خود داریم و یا به عنوان دوست در لیست دوستان دیگران قرار داریم هر گاه خواستیم یا خواستند به این دوستی خاتمه دهیم یا خاتمه دهند به همان راحتی که بسیاری را که نمی شناختیم و به لیست دوستان اضلفه کردیم و یا ما را نمی شناختند و به لیست دوستان خود اضافه کردند حال به دلیل ایجاد این شناخت یا بر اساس تصمیم فردی ما یا آنها به هر دلیلی که باشد باید خاتمه دوستی توسط یکدیگر یا یکی از طرفین را براحتی برسمیت بشناسیم و تازه زمانی می توانیم کسی را یا خودمان را نقد کنیم که به زور بخواهیم در صفحه فیس بوک کسی باشیم یا فردی به زور بخواهد در صفحه فیس بوکی ما باشد یا ما بزور بخواهیم در لیست وبلاگ کسی باشیم یا فردی بخواهد بزور در لیست وبلاگ ما باشد که در واقع چنین رفتاری یعنی کم یا زیاد کردن لیست دوستان در دنیای مجازی مانند فیس بوک فریند فید و....حذف کردن نیست بلکه حق انتخاب دوست نام دارد و در دنیای واقعی نیز ما باید بپذیریم و به رسمیت بشناسیم که اگر فردی قبلا دوست ما بوده است و الان دوست سابق ما می باشد و قبلا به دوستی مشترک یا به زندگی مشترک خود با ما پایان داده است و دقیقا در دنیای واقعی و مجازی کسانی که این جدائی را نمی پذیرند در واقع کنش و منشی غیر دموکراتیک دارند و می خواهند با کسی بزور دوست یا همسر کسی در دنیای واقعی و یا بزور دوست مجازی باشند و در واقع خود را تحمیل کنند.

در دنیای مجازی اگر کسی در فیس بوک یا وبلاگ سیاسی ما نظر و کامنتی را گذاشت که صرفا به دلیل سیاسی آن را حذف کنیم می توان گفت که آن فرد تحمل سیاسی و کنش و منش دموکراتیک ندارد و یا چون پاسخی نداشته است چنین کرده است. البته در این مورد خاص یعنی وبلاگ سیاسی یا صفحه فیس بوک یک فرد از طرفی شخصی محسوب می شود و از طرفی دیگر به موضوعاتی می پردازند که مربوط به حوضه سیاسی و اجتماعی در عرصه کنش جمعی و اجتماعی مربوط می شود.


توضیح : منظور و مخاطب من در این بحث اصلا شخص خاصی نیست بلکه عمومی است و صرفا هدفم ایجاد بحث و تبادل نظر در این زمینه بوده است و مدتی بود که تصمیم داشتم مطلبی در این زمینه بنویسم که در بین خوانندگان و وبلاگ نویسان ایجاد بحث کنم که با دیدن این بحث در فریند فید تصمیم گرفتم که بالاخره در این باره متن کوتاهی بنویسم چراکه متن طولانی خواننده کمتری دارد و من معمولا تلاش می کنم کوتاه و مختصر بنویسم.


نظام جلالی 24.01.2012

۱۳۹۰ بهمن ۲, یکشنبه

عکسهایی متفاوت از نیجریه بزرگترین کشور قاره آفریقا



عکسی از مدل های نیجریه 1اکتبر 2011 



عکسی از مسیحیان کشته شده توسط اسلامگرایان "بوکو حرام "نیجریه 09.03.2011



 اسلام گرایان تندروی گروه «بوکوحرام» 02.01.2012 (به معنی تحصیل حرام است) این گروه مخالف بنیادی فرهنگ غرب و مسیحیت است و قصد دارد مسیحیان شمال این کشور را وادار به ترک محل زندگی خود کند.  این گروه با تحصیل علم و وجود مدارس مخالف است.۵۰ درصد از مردم نیجریه مسلمان و ۴۰ درصد مسیحی هستند.این گروه که طالبان نیجریه می باشد از پیروان یک روحانی تندرو بنام محمد یوسف هستند که البته محمد یوسف حدود 2 سال پیش توسط نیروهای دولتی کشته شد. این روحانی مدارس به شیوه غربی در نیجریه را برخلاف قواعد اسلامی می‌دانست و با فعالیت آن‌ها مخالف بود.

4- عکسی از طبیعت نیجریه 



4 عکس زیبا از شهرهای نیجریه ( برای دیدن عکسها اینجا )

21 عکس از اسلامیستهای وابسته به جمهوری اسلامی در سایت اهل بیت
که ظاهرا عمدتا بر پایه نظرات آیت الله فاضل لنکرانی است.

imam hüseyin


17 عکس از حزب الله نیجریه که وابسته به حزب الله ایران و لبنان هستند.


211 عکس از مسلمانان طرفدار جمهوری اسلامی در سایت "دعوت به اسلام" جمهوری اسلامی 


عکس طرفدار فوتبال از نیجریه

60 عکس از اسلامیستهای نیجریه


70 درصد از جمعیت 160 میلیون نفری نیجریه زیر خط فقر زندگی می کنند . دولت نیجریه تصمیم گرفت از ابتدای سال 2012 میلادی با حذف یارانه بنزین قیمت آن را به بیش از دو برابر افزایش دهد . نیجریه بزرگترین تولید کننده نفت آفریقا است، ولی به علت کمبود ظرفیت پالایشگاهی مجبور به واردات بخش مهمی از بنزین مصرفی است.گسترش مفاسد مالی و اقتصادی در این کشور طی دهه‌های گذشته موجب حیف و میل شدن میلیاردها دلار از درآمدهای نفتی شده است.

 
 پس از گذشت ۵۰ سال از تولید و صادرات نفت در نیجریه، هنوز بخش زیادی از مردم این کشور به برق و آب آشامیدنی سالم دسترسی ندارند. نیجریه بزرگ ترین تولید کننده نفت در قاره آفریقاست.
با توجه به اینکه 70 درصد جمعیت زیر خط فقر هستند و عمدتا فقر در نواحی مسلمان نشین است بنابراین فرصت خوبی برای جمهوری اسلامی ایجاد کرده است که با واریز کردن پول ایران در بین مسلمانان نیجریه هواداران زیادی داشته باشد و 80 درصد شیعیان آن طرفدار خامنه ای هستند.

نظام جلالی 23.01.2012

خروج اولین دیکتاتور خاورمیانه در سال 2012 از کشورش , نفر بعدی چه کسی است ?








روز یک‌شنبه (۲۲ ژانویه/۲ بهمن)  علی عبدالله صالح، رئیس‌جمهور یمن کشور را ترک کرد. وی پیش از ترک کشور از مردم یمن به خاطر اشتباهات در دوران زمامداریش «پوزش» خواسته است. صالح گفته است: «برای معالجات پزشکی به آمریکا سفر خواهم کرد.»قرار است در تاریخ ۲۱ فوریه (۲ اسفند) انتخاباتی برای تعیین رئیس جمهوری جدید در یمن برگزار شود. تنها نامزد این انتخابات معاون صالح، عبد ربه منصور هادی است که هم‌اکنون هدایت امور دولت را برعهده دارد. قرار است صالح تا زمان برگزاری انتخابات در مقام ریاست جمهوری باقی بماند.



خروج اولین دیکتاتور خاورمیانه علی عبدالله صالح  در سال 2012 از کشور یمن , این سئوال را پیش روی ما خواهد گذاشت که نفر بعدی چه کسی است ? آیا نفر بعدی خامنه ای است یا بشار اسد یا دیکتاتور دیگری ?

با توجه به اینکه همچنان مردم سوریه به مقاومت و مبارزه ادامه می دهند و جمهوری اسلامی نیز روزبروز با بحران های جدید سیاسی ,اقتصادی و اجتماعی روبرو است به سختی بتوان پیش بینی کرد که نفر بعدی خامنه ای است یا بشار اسد?