۱۳۹۱ آذر ۹, پنجشنبه

سومین بیانیه مطبوعاتی حمله به سفارت ایران

 
سومین بیانیه مطبوعاتی حمله به سفارت ایران

معترضین خواستار آزادی هرچه سریعتر زندانیان سیاسی

این معترضین به هیچ گروه، حزب و سازمانی وابستگی نداشته و این عملیات برخاسته از اندیشه مستقل سیاسی این فعالین می باشد.

بعد از ظهر چهارشنبه 28 نوامبر 2012 در ساعت 2 بعد از ظهر ما تعدادی از فعالین سیاسی به منظور حمایت از زندانیان سیاسی و انزجار از عملکرد جنایتکارانه رژیم جمهوری اسلامی در برخورد با دگراندیشان و مخالفان خود به سفارت این رژیم، به عنوان نماد حکومت ایران در کشور آلمان، وارد شده و با پایین کشیدن پرچم رسمی این رژیم، هویت آن را مورد حمله قرار دادیم و خواستار آزادی هرچه سریعتر زندانیان سیاسی در بند و بار دیگر توجه جامعه جهانی به فجایعی که هرروزه در زندان های جمهوری اسلامی اتفاق می افتد جلب کنیم.

در ماههای اخیر شاهد دور جدیدی از سرکوبهای نظام جمهوری اسلامی با اعمال فشارهای فزاینده بر زندانیان سیاسی هستیم به طوری که امروز در 44 امین روز از اعتصاب غذای نسرین ستوده، افزایش فشار بر زندانیان زن سیاسی، مرگ دو وبلاگنویس با نامهای جمیل زویدی و ستار بهشتی در اثر شکنجه در زندان های رژیم و همچنین بیش از 100 اعدام تنها در یک ماه گذشته موجب انزجار بیش از پیش مخالفین حکومت از این رژیم شده است.

در جریان این حرکت، پس از وارد شدن به محوطه سفارت ایران با برافراشتن پرچمی با نمادهای جهان آزاد و برابری زن و مرد، و پایین کشیدن پرچم جمهوری اسلامی و به آتش کشیدن آن اقدام به سردادن شعار هایی همچون "زندانی سیاسی آزاد باید گردد" و " مرگ بر جمهوری اسلامی" و پرتاب گلوله های حاوی رنگ سبز به سمت ساختمان سفارت کردند که در ادامه آن خروج معترضین و حضور پلیس موجب دستگیری 11 نفر از این فعالین توسط پلیس آلمان شد که در روز پنجشنبه تمامی معترضین موقتا آزاد گشتند.

بازتاب گسترده این حرکت در رسانه ها موجب عکس العمل وزیر امور خارجه آلمان به عنوان سخنگوی دولت در امور خارج از کشور شد که علی رغم اطلاع از جنایات این حکومت در موضعی جانبدارانه و کاملا متضاد پس از این حرکت ضمن عذرخواهی از دولت ایران مراتب شرمساری خود را به همتای ایرانی خود اعلام کرد. این در حالی است که دولت آلمان هفته گذشته با تشدید تحریم ها علیه ایران خواستار فشار بیشتر بر دولت ایران شده بود.

فعالین سیاسی شرکت کننده در اکسیون ورود به سفارت ایران در برلین

۱۳۹۱ آبان ۲۲, دوشنبه

احمدی نژاد , خامنه ای و کل رژیم قاتلین اصلی در قتل ستار بهشتی هستتد



احمدی نژاد , خامنه ای , هر سه قوه و کل رژیم قاتلین اصلی در قتل ستار بهشتی هستتد.

بازداشت  ۳ تن از کسانی که مسئول بازجویی از «ستار بهشتی» نامیده شده اند
( تازه اگر صحت داشته باشد) کافی نیست و خامنه ای و کل رژیم قاتلین اصلی هستتد.
همچنین تمام کسانی که دستور بازداشت ستار را صادر کردند , کسانی که او را با خود از خانه بردند , کسانی که بر روی پرونده او کار می کردند و کسانی که او را تهدید می کردند , زندان بانان,و رئیس زندان , شکنجه گران , پلیس فتا ,  قوه قضائیه , قاضی پرونده , تمام کسانی که خانواده ستار را تحت کنترل و نظر دارند و مراقب امنیتی آنها هستند و دستور برخورد با خانواده ستار را صادر کردند و...........  عامل و شریک جرم در قتل هستند.

سایت کلمه از جمله نوشت :

اکنون شش روز از زمان اعلام قتل و تماس در روز سه شنبه هفته گذشته با خواهر ستار بهشتی توسط نیروهای امنیتی که قبر بخرند و برای تحویل جنازه ستار بهشتی مراجعه کنند می گذرد . در حالی که خانواده ستار بهشتی به جایی نامعلوم منتقل شده اند، نه امکان تماس با آنها وجود دارد و نه مسئولان و دستگاه های رسمی در این باره پاسخگو بوده اند.

 ستار بهشتی طی مدتی که بازداشت شده بود، تحت شکنجه و ضرب و شتم قرار گرفت و ۴۱ زندانی سیاسی در شهادت نامه ی خود با تایید شکنجه این وبلاگ نویس آورده اند: وی در حضور افرادی در بند ۳۵۰ اظهار داشته که در مقر پلیس امنیت از سقف آویزان شده و درهمان حال مورد ضرب و شتم قرار گرفته است سپس پلیس دست و پاهای وی را به صندلی بسته و مجددا وی را مورد ضرب و شتم قرار داده است. درمواقعی دست های وی را با دستبند بصورت قپانی بسته و کتک می زدند و در مواقعی دیگر وی را بر روی زمین انداخته و با پوتین ضربه های شدیدی به سر و گردن وی وارد می کردند در ضمن این شکنجه ها، زشت ترین فحش های رکیک ناموسی نیز نثار وی می شده است و مکررأ تهدید میکردند که وی را می کشند. زمانی که ستار به بند ۳۵۰ آورده شد آثار شکنجه در تمام قسمت های مختلف بدنش مشهود بود و وی در شرایط کاملا دردناک و مجروحی قرار داشت. صورت وی زخمی، سر او متورم، مچ دست های او کبود شده بود و آثار آویزان شدنش از سقف روی مچ های او به چشم می خورد. در بخش هایی از بدن وی از جمله دور گردن، شکم و کمر وی آثار ضربه و کبودی دیده می شد.