یاور خسرو شاهی
یادداشتی به بهانهٔ روز جهانی کریستوفر استریت ،
سالگرد اعدام دو نوجوان به اتهام همجنسگرایی در مشهد و
خطر اعدام یک نوجوان دیگر به اتهام واهی همجنسگرایی در تبریز!
روز جهانی کریستوفر استریت مثل همهٔ روزهای جهانی انتخاب شده است، مثل روز جهانی کارگر، روز جهانی کودک و مثل همهٔ روزهای جهانی به منظور جلب توجه جهانیان به حقوق گروهی از مردم یا موضوعی مهم برای ادامه حیات همهٔ موجودات روی زمین.
از همین رو، در این روز برای ایجاد حساسیت به حقوق به حقوق کشیده شدگان جنسی و جنسیتی همه ساله در بیشتر کشورهایی که این گروه خاص از آزادیهای نسبی برخوردار هستند مراسمی برگزار میشود، حال این مراسم جشن آزادیخواهانه به اقلیت کشیده شدگان جنسی و جنسیتی میتواند باشد یا یک تجمع اعتراضی در رابطه با سرکوب همجنسگرایان در نقطهای از جهان.
در نیویورک هر ساله در آخرین شنبه ماه ژوئن در گرامیداشت رویدادی که در بامداد ۲۸ ژوئن ۱۹۶۹ به حملهٔ خشونت بار پلیس به مسافرخانهای در نیویورک به نام استون وال انجامید، تظاهراتی برپا میشود. این موضوع تبدیل به سنتی بین المللی شده است و از آن تاریخ به عنوان سر آغاز جنبش آزادی خواهانه همجنسگرایان و دیگر به اقلیت کشیده شدگان جنسی و جنسیتی که به شورش استون وال معروف است، نام برده میشود.
در کشور ما ایران نیز مانند همهٔ کشورهای جهان به اقلیت کشیده شدگان جنسی و جنسیتی وجود داشته و دارند. هرچند هیچ کس چشم بصیرت دیدن این بخش از جامعه را ندارد(!)، ولی واقعییت این است که ما وجود داریم و در همه جا حضور فعال و موثرمان احساس میشود؛ در جامعه فرهنگی، علمی، هنری، اقتصادی و سیاسی دنیا و در جنبشهای آزادی خواهانه از جمله جنبش سبز!
ما مثل همه حق آب و گل داریم و حق حیات! اما متاسفانه این حق نه فقط از طرف حکومت دینی بلکه از طرف روشنفکران و اپوزوسیون به اصطلاح سیاسی و حقوق بشری نیز همواره نادیده گرفته میشود.
در چند سال اخیر که مبارزات مسالمت آمیز و مدنی و حقوق بشری در ایران گسترش پیدا کرده، خوشبختانه شاهد اعتراضات وسیع به شیوههای مختلف سرکوب، از جمله اعدام حتی کسانی که مرتکب قتل عمد شده اند بوده ایم، ولی هرگز، هرگز، هرگز نسبت به اعدام یک همجنسگرا هیچکس تا کنون کلامی بر زبان نرانده است.
احمدی نژاد رئیس جمهور کنونی حکومت فاشیستی ایران سال ۲۰۰۷ در دانشگاه کلمبیا میگوید: " ما در ایران همجنس باز نداریم."!!!
محمد خاتمی رئیس جمهور "دوران اصلاحات" در سال ۲۰۰۶ در دانشگاه هاروارد درست چند ماه پس از مورد پر سر و صدای دو نوجوان در مشهد که در سال ۱۳۸۴ پیش از حلق آویز شدن، ۲۲۸ ضربه شلاق خوردند، ضمن تائید و به رسمیت شناختن جرم و مجازات برای همجنسگرایان، میگوید : " اثبات لواط تقریبا غیر ممکن است."
محسن کدیور و ناصر زرافشان و بسیاری دیگر نیز بارها هموفبیای درون خود را به طرزی عریان در نوشتههای خود نمایان کرده اند!
در ۳۰ تیر ۱۳۸۷ چهار نفر از قضات شعبه دوم دادگاه کیفری استان آذربایجان شرقی بدون توجه به دفاعیات متهمین پرونده، حکم اعدام ابراهیم حمیدی و سه نوجوان دیگر را به اتهام لواط به استناد علم قاضی!! صادر مینمایند، که بعد از گذشت دو سال شاکی پرونده در دفترخانه اسناد رسمی حاضر و نامهای خطاب به قضات شعبه ۱۲ دادگاه کیفری استان نوشت و اعلام نمود که شکایتش را که بر پایهٔ دروغ بوده پس گرفته و شکایتش به دلیل فشارهای پدر و مادرش بوده و سو تفاهمی پیش آماده و ابراهیم حمیدی هیچگونه تجاوزی به وی ننموده است! با این حال هنوز چوبه دار بر سر ابراهیم حمیدی سایه انداخته است!!
مدعیان حقوق بشر و دموکراسی! سکوت تا کی؟!!
آیا سکوت شما با اظهارنظر حکومت مداران اسلامی تفاوتی دارد؟
دموکراسی در ایران بدون آزادی ما به اقلییت کشیده شدگان جنسی و جنسیتی و برابری ما با دگرجنسگراها و به رسمیت شناخته شدن ما، معنا و مفهومی ندارد و این فقط در حرف نیست، در عمل نیز باید برای احقاق حقوق همجنسگرایان و دیگر گرایشهای جنسی تلاش کرد.
تنها راه رسیدن به جنبشی تمام عیار پیوند جنبشهای مدنی و اجتماعی از جمله جنبش دانشجویی، زنان، کارگران، معلمان و همجنسگرایان است، که جنبش را به پیروزی میرساند!
"سکوت در برابر جنایت عین جنایت است."
برتولت برشت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر