۱۳۹۰ دی ۱۰, شنبه

گزارش تظاهرات ضد زندان مقابل زندان بزرگ و معروف کلن


روز شنبه تظاهرات ضد زندان مانند هر سال با  خواست "جامعه ای بدون زندان" مقابل زندان بزرگ و معروف کلن برگزار شد.

 این تظاهرات با حضور بیش از 100 آنارشیست از ساعت 18.00 تا 19.30 روز شنبه برگزار شد.مسیر تظاهرات خیابان اطراف زندان بود که پلیس تنها اجازه تظاهرات در قسمتی از خیابان اطراف زندان را داد که تظاهر کنندگان در مسیر حرکت خود از ترقه نیز استفاده می کردند و عمدتا به سمت زندان پرت می کردند تا صدای ترقه ها به زندانیان برسد و بدانند که ما در آنور زندان هستیم و از حق آزاد بودن هر انسان و هر حیوانی دفاع می کنیم . 
مقابل در اصلی زندان آنارشیستها به زبان آلمانی, فارسی, فرانسوی, اسپانیایی ,انگلیسی با بلندگو خطاب به زندانیان مطالبی را با خواست آزادی زندانیان و جامعه ای بدون زندان بیان کردند.

در این روز یکی از رفقای آنارشیست به زبان فارسی و خطاب به کسانی که فارسی می دانند و در زندان هستند در سخنان کوتاهی از جمله بیان داشت :ما آنارشیستها خواهان جامعه ای بدون زندان هستیم ما مخالف سرمایه داری ,ارگانهای سرکوب, دولت, زندان هستیم . ما آزادی را و آزاد زندگی کردن را حق هر انسان و حیوانی می دانیم که در این هنگام صدای سخنران لرزان شد و بغض گلویش را فرا گرفت که نتوانست به صحبت ادامه دهد که در این هنگام دو نفر از رفقای دانشجوی آنارشیست آلمانی که چند زبان می دانند از جمله فارسی و متوجه صحبتها و احساسات انسانی او شدند و چند دختر جوان آنارشیست ایرانی به سوی او آمدند و با او ابراز محبت ,همدردی و او را تشویق کردند که در این لحظه تازه متوجه شدیم که رفقای دختر جوان آنارشیستی حضور دارند وفعال هستند و بدون هیچ سرو صدائی (بر عکس کسانی که مثل همیشه خبر تظاهراتها را می دهند ولی خودشان نمی آیند) صادقانه برای آرمانهای انسانی آنارشیستی خود کاملا بی نام ونشان و گمنام مبارزه می کنند.


 عکسی از اولریکه ماری ماینهوف


در زندان کلن افراد با جرائم مختلفی نگهداری می شوند از جمله افرادی که از نظر دستگاه قضایی خطرناک محسوب می شوند مانند کسانی که جرمشان ترور و یا قتل کودکان است در این زندان دوران حبس خود را می گذرانند. به عنوان مثال

اولریکه ماری ماینهوف
(۱۹۳۴ - ۱۹۷۶)  از کمونیستهای بنیانگذار سازمان چریکی  فراکسیون ارتش سرخ  بود که در سال ۱۹۷۲ دستگیر و در این زندان محبوس شد. خانم ماینهوف، پیش از پایان محاکمه، در سلول‌اش در سال ۱۹۷۶به طرز مشکوکی مرد. 
یکی از اعضای زن گروه فاشیستی “ناسیونال سوسیالیست‌های زیرزمینی”

در همین زندان کلن بسر می برد که این مورد باعث نظرات گوناگونی گشت که آیا ما که مخالف زندان هستیم و خواهان آزادی زندانیان هستیم و کسی که یک فاشیست قاتل است  پس باید برای آزادی اون هم تلاش کرد یا نه و بنابراین چه موضعی باید اتخاذ کرد?

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر